به گزارش خبرگزاری حوزه، شصت و یکمین نشست اندیشه و عمل با عنوان «امام موسی صدر، فقیه فقاهت و فطرت» با سخنرانی حجتالاسلام سیدفرید حاج سیدجوادی در موسسه فرهنگی تحقیقاتی امام موسی صدر برگزار شد.
حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدجوادی در ابتدای نشست به جایگاه انسان در اندیشه امام موسی صدر اشاره کرد و اظهار کرد: در نگاه امام موسی، انسان مخلوق ویژه الهی است که مورد عنایت خاص خداوند است؛ لذا در خدمت انسان بودن برای ایشان خیلی مهم بود. انسان در مفهوم مدرن هم خیلی مورد توجه است، ولی این انسان، دیگر آن انسانی نیست که مخلوق خداوند و خلیفه الهی است؛ بلکه انسان بماهو انسان است و با وجود اینکه بین دو این واژه اشتراک لفظی وجود دارد، ولی هر کدام مختص نظام معنایی متفاوتی است و بین این دو نگاه به انسان خیلی عمیق و ماهوی وجود دارد.
وی افزود: این مسئله خیلی مهم است که همه آنچه انبیا و اولیا انجام دادند، برای خدمت کردن به همین انسان بوده است؛ یعنی دین الهی مسیر هدایت انسان و برای انسان است. با وجود اینکه دین الهی خیلی ارزشمند است و انبیا و اولیای الهی برای حفظ دین و برای رساندن دین حتی جان خودشان را فدا کردند، اما این دین چیزی نیست جز مسیر هدایت انسان و ارزشش به این است که انسان به واسطه آن هدایت میشود و به درجات قرب نائل میشود.
حجتالاسلام والمسلمین حاج سیدجوادی در ادامه به تبیین اندیشه فقهی امام موسی صدر پرداخت و تصریح کرد: اولاً فقه دانشی است که علمای دین برای شناخت شریعت تدوین کردند؛ یعنی احکام الهی وجود دارد. ما در فقه با روشهایی به دنبال شناخت آن احکام هستیم و در حقیقت وظیفه خودمان را در قبال آن احکام تعیین میکنیم. اگر اسم احکام الهی را شریعت بگذاریم و فقه را دانش شناخت شریعت بدانیم، در یک نگاه به شریعت که نگاه توضیحالمسائلی است، شما به کل احکام به عنوان یک نقشه هدف نگاه میکنی؛ یعنی وضعیت مطلوب زندگی یک انسان در گرو رعایت همه این احکام است. یک نگاه دیگری وجود دارد و آن اینکه نقش راه چیست؟ ما میتوانیم تراز مطلوبی را تنظیم کنیم، ولی هر آدمی با این تراز مطلوب فاصله دارد. مسیر پیمودن این فاصله مهمتر از ترسیم تراز مطلوب است.
وی ادامه داد: از آن پیچیدهتر این است که شما این نقشه راه را در ابعاد اجتماعی ترسیم بکنی؛ یعنی با یک جامعه مواجه میشوید که این جامعه برای پیمودن این مسیر یک استعدادی دارد. با این توصیف، ترسیم وضعیت مطلوب کار سختی است ولی چندان راهگشا نیست. مسئله این است که با این اراده و عزم که در این جمع است، چگونه میتوان این فاصله را کم کرد و به سمت هدف حرکت کرد تا در میانه مسیر دچار سستی اراده و از هم گسیختگی اجتماعی نشود؛ چون این عوامل خودش باعث میشود که دیگر آن مسیر قابل پیمودن نباشد. پس مسئله خیلی پیچیده است. پس شناخت عوامل موفقیت در پیمودن این راه به مراتب سختتر از تعریف شرایط مطلوب است.
حجتالاسلام والمسلمین حاجسیدجوادی تأکید کرد: ویژگی امام موسی صدر در مواجهه با جامعه و رجوع به منابع شناخت شریعت این است که به این نقشه راه توجه دارد. نقشه راهی که ما امروز به آن میگوییم هدایت؛ یعنی هدایت شدن این است که از وضعیت کمتر مناسبی به سمت یک وضعیت مناسبتتر حرکت کنیم. این مسیر نهایت ندارد و این هدایت برای همه انسانها به شکل نامحدود ادامه دارد. اینقدر درجات هدایت زیاد است که ما در هر مرتبهای باشیم، نیازمند هدایت هستیم. جوامع بشری نیز همینگونه هستند؛ یعنی ما با هر جامعهای مواجه شویم، حتی با جامعهای که امام معصوم در آن حضور داشته است، باز هم این جامعه نیازمند هدایت است. اساسا کار ائمه(ع) این بوده است که جوامع را گام به گام به سمت شرایط مطلوب حرکت بدهند.
مدیر مدرسه عالی فقه و اصول یادآور شد: ویژگی امام موسی صدر این است که فقهش معطوف به هدایت است، نه تعریف شرایط مطلوب. در این مسیر هدایتی، فهمیدن اینکه تأکید باید در کجا باشد و در کجا لازم نیست جامعه را تحت فشار قرار داد، یک شمّی میخواهد که امام موسی صدر با فطرتش دارای این شمّ بود. این امر چیزی نیست که ما با رجوع به منابع و روش علمی به دست بیاوریم. این طبع و ذوق مستقیم انسان است که میتواند این تشخیص را داشته باشد. اگر بخواهیم با روشهای استدلالی این مسئله را حل کنیم، پیچیدگیهای بسیاری ایجاد میشود و تردیدها و اشکالاتی به وجود میآید که نمیتوان از آنها خلاصی پیدا کرد.